عزیز صادقی_ دیواندره‌

اساسی‌ترین نکته‌ای که ما باید بدانیم این است که فرزند ما دارای رشد و تکامل مرحله‌ای می‌باشد و هر مرحله از رشد وی دارای ویژگی‌ها و خصائص حرکتی عاطفی و اجتماعی خاص خود می‌باشد. ‌لذا والدین باید از این ویژگی‌ها آگاهی کامل داشته باشند تا بتوانند از فرزند خود انتظارات و خواسته‌های منطقی و در حد توان خود داشته باشند و در هر مرحله آموزشهای خاص همان مرحله را به فرزند دنبال کنند و فرزند خود را برای گذر موفقیت‌آمیز و پشت سر گذاشتن آن مرحله و ورود مفید و موفقیت‌آمیز به مرحله‌ی بعد آماده کنند پس آنچه برای شما اهمیت دارد نزدیک شدن به دنیای فرزند خود و شناخت ویژگی‌های اوست نه نزدیک کردن دنیای او به معیارها و چهارچوب‌های قراردادی دنیای خودتان. ‌
نکته‌ی دیگری که در این زمینه لازم است والدین بدانند این است که در هر مرحله از رشد و تکامل فرزند شما یک عده رفتارهای نامطلوب خاص از کودک سر می‌زند که برای آن مرحله کاملاً عادی به شمار می‌روند و به تدریج که کودک بزرگ می‌شود آن رفتارها نیز از بین می‌روند. ‌بدیهی است که والدین ناآگاه به این تغییرات رفتاری طبیعی ممکن است نتوانند فرزند خود را تحمل کنند و به او برچسپ‌های از قبیل ناسازگار، ‌غیر طبیعی، ‌بی‌ادب و بی‌دقت و لوس و خشن و... ‌بزنند. ‌پس حتماً در این باره مطالعه کنید و (رفتارهای طبیعی)هر مرحله از رشد فرزندان خود را بدانید تا درست و معقولانه با وی برخورد کنید. ‌
والدین باید متوجه باشند که فرزند ایشان فقط از لحاظ نوع با سایر انسانها و حتی با خود او و خواهر و برادر انش یکی است بلکه از لحاظ شخصیتی، ‌تواناییها و استعداد‌ها و روحیات و عواطف و... ‌یک شخص کاملاً متفاوت و منحصر به فرد می‌باشد پس باید وی را با دیگران مقایسه نکنید. ‌از فرزند خود در حد توانای او انتظار داشته با شند رفتار و برخورد و نحوه‌ی آموزش خود را با شخصیت هر کدام از فرزندانشان سازگار کنند. تشویق و تنبیه هر فرزندی را با شخصیت وی تطبیق بدهند و در کل در برخورد با ایشان دارای انعطاف و سازگاری منطقی باشند. ‌
یکی دیگر از نکته‌های مهمی که باید والدین توجه داشته باشند آگاهی از عوامل اساسی و مهم در رشد و تکامل فرزندان می‌باشد عوامل وراثت می‌باشند که معمولاً در بحث از وراثت زیستی اصطلاح «فطری» را به کار می‌برند. ‌این وراثت چگونه در درون فرد عمل می‌کند هنوز ناشناخته است اما باید بپذیریم انچه فرد از والدین خود به ارث می‌برد در طول عمرش با او همراه است و او را برای زندگی آماده می‌کند و بر می‌انگیزد البته فرزند همه‌ی خصایص ارزشی را مستقیماً از والدین دریافت نمی‌کند بلکه نصف آنها را مستقیماً از والدین و یک چهارم را از پدربزرگ و مادربزرگ و یک هشتم را از اجداد دسته دوم و به همین ترتیب از اجداد دورش می‌گیرد. ‌به طور خلاصه می‌توان گفت فرزندان شما یک ساخت بدنی از شما و اجدادتان به ارث می‌برند که برای عملکرد یا کنش در شیوه‌های خاص آمادگی قبلی دارد.
حال ممکن است این پرسش مطرح شود که چه چیزی ارزش نیست؟ در پاسخ می‌توان گفت که رفتار انسان نتیجه‌ی مستقیم وراثت نیست بلکه بیشتر تابع یادگیری و عوامل محیطی (محیط درونی، ‌محیط طبیعی و محیط اجتماعی یا خارجی)است بنا بر این بسیار تغییرپذیر است؛ مثلاً کودک شما خصایص اخلاقی را به ارث از شما نمی‌گیرد لکن زمینه‌ی لازم برای یادگیری آنها و بهره‌مندی از آنها در او ارزش است یعنی وجود دارد ولی این یادگیری و آموزش است که حرف نهایی را می‌زند پس سعی کنید فرزندان خود را بشناسید و برای یادگیری و آموزش صحیح آنها برنامه‌ریزی کنید.
خانواده و مادر: همه‌ی ما می‌دانیم که اولین نهاد اجتماعی و مکانی که کودک پس از تولد زندگی خود را در آن آغاز می‌کند «کانون خانواده و آغوش مادرش» می‌باشد، لذا شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بعد از وراثت، ‌خانواده نخستین عامل مؤثر و شکل‌دهنده‌ی رفتار فرزندان ماست. کودک در تمام طول زندگی خود غالباً همانی خواهد بود که خانواده‌اش خواسته‌اند، ‌زیرا پیدایش و گسترش بیشتر عادات، ‌نظرها و گرایشهای کودک از خانه و خانواده آغاز می‌شود او از خانواده‌اش یاد می‌گیرد که به چه زبانی و چگونه سخن بگوید و چه نوع لباس و چگونه بپوشد چگونه با مردم ارتباط برقرار کند و چگونه آدمی باشد و... خانه جای است که کودک یاد می‌گیرد چگونه زندگی کند و از زندگی لذت ببرد. ‌در میان اعضای خانواده، مادر نخستین شخصی است که با کودک نه‌ تنها در دوران جنینی حتی پس از تولد رابطه‌ی مستقیم جسمی و زیستی دارد که به تدریج به روابط درونی و روانی منجر می‌گردد. ‌مادر اولین فردی است که نیازهای زیستی و فیزیولوژیک کودک را ارضا می‌کند و برای سلامت و رشد و تکامل طبیعی تلاشی خستگی‌ناپذیر می‌کند.
از میان انواع متعدد روابط انسانی مؤثر در رشد و تکامل کودک شخصیت مادر اهمیت اساسی دارد و چگونگی نگرشها و گرایشهای مادر نسبت به امر آبستنی یا بچه‌دار شدن، ‌همسر سایر اعضای خانواده همچنین نسبت به زندگی اجتماعی نقش خود به عنوان مادر مهمتر از همه گرایش و نظر او نسبت به فرزندش و درک نیاز وی به محبت خاص مادری پذیرش و کنترل کودک بسیار اساسی است زیرا مستقیماً روی کودک اثر می‌گذارد و غالباً در طول حیاتش با او همراه است. ‌بچه‌ی محروم از مهر مادر غالباً خصایصی از این‌گونه نشان می‌دهد. ‌کندی در تکلم، ‌کاهش بهره‌ی هوش، ‌کمی فعالیت، ‌تعویق رشد و نمو بدنی، ‌اختلال عاطفی، ‌پرخاشگری و اختلال حواس و پدر و مادر ناشایسته بار آمدن. ‌نباید از این اصل روانشناختی و تربیتی مهم غافل باشیم که کودک نخستین درس محبت یا نفرت را از خانواده مخصوصاً مادرش یاد می‌گیرد. فرزندان ما در خانواده حس دلسوزی‌، ‌مهربانی و مسؤلیت‌پذیری و عواطف انسانی و روحیات اجتماعی را می‌آموزند و خانواده‌ای که از این امور بی‌بهره باشند، هرگز نمی‌توانند فرزندانی سالم، ‌مسئولیت‌پذیر و مهربان به اجتماع تحویل دهند. ‌
اندیشمند معاصر شیخ‌محمد غزالی می‌فرماید: «فروپاشی و اضمحلالی که در قرون اخیر بیانگر ما گردیده است به عوامل علمی، ‌اقتصادی و سیاسی بسیاری بر می‌گردد اما فقدان تربیت صحیح و اخلاق مستحکم معلول ناکارامدی فوق العاده شیوه‌های تربیتی است که اولین آنها مادران پوچ و خرافی و محیط بسته و بی‌محتوای خانه و خانواده است. ‌تربیت بالنده و صحیح اولین پیش شرط پیروزی هر ملتی می‌باشد. ‌خانواده نیز اولین مدرسه برای چنین تربیتی به شمار می‌آید و چنان چه زنان و مادران از رشد عقلی علمی و معنوی بی‌بهره باشند این تربیت مطلوب چگونه تحقق خواهد یافت؟» چه زیبا است سخن حافظ ابراهیم که می‌گوید: مادر مدرسه‌ای است که چون آن را بسازی ملتی نیک نژاد ساخته‌اید! پس ای دلسوزانی که در مورد فرزندان خود و ملت و قوم خود احساس مسؤلیت می‌کنید خانواده و مادران امروز و فردای خود را دریابید!!!
نکته آخر اینکه یادتان باشد که تربیت کامل یعنی تربیت با برنامه و انجام این کار بر کنش نه واکنش، ‌دانش نه شانس، ‌فکر کردن نه عصبانیت و عقل سلیم نه بی‌منطقی استوار است. ‌درست همانطور که «ازدواج کامل» به این معنا نیست که همسران انسان‌هایی کامل هستند، ‌منظور از تربیت کامل نیز این نیست که پدر یا مادر می‌توانند حتی با تلاش زیاد،‌ کامل باشند. ‌
تربیت کامل روندی است که طی آن والدین با تمام نقاط قوت و ضعف خود به عنوان یک انسان، نهایت تلاش خود را در تربیت فرزندانی توانا، مسئول و شاد به کار می‌گیرند. ‌پرورش فرزند کار پیچیده‌ای است که ما باید در این امر همواره از ایده‌های جدید بهره بگیریم. ‌تربیت یک فن است و همچون سایر فنون نیاز به آموزش و یادگیری دارد همانطور که هیچکدام از ما مادرزاد در هیچ یک از فنون استاد نیستیم در تربیت که یکی از ظریف‌ترین و پیچیده‌ترین فنون می‌باشد، ‌هم استاد نیستیم بلکه باید این فن را بیاموزیم. ‌پس در مورد چگونگی تریبیت فرزندان خود و انواع تربیت (جسمی فکری اجتماعی و...) شیوه‌ها و راه‌کارها و حل مشکلات تربیتی و روان‌شناسی حتما مطالعاتی مفید و مؤثر داشته باشید. ‌با آگاهی، ‌دقت، ‌حوصله، ‌و توکل به خدا پیش بروید شما حتماً می‌توانید.

‌----------------------------------------
منابع و مآخذ:
1. شعاری‌نژاد علی‌اکبر، ‌روانشناسی رشد 1، ‌تهران، ‌دانشگاه پیام نور، ‌1380
2. کدیور پروین، ‌روانشناسی تربیتی، ‌تهران، ‌سمت، ‌1379
3. غزالی محمد، ‌فساد سیاسی در جوامع عربی و اسلامی، ‌عبدالعزیز سلیمی، ‌تهران، ‌احسان، ‌1382
4. غزالی محمد، ‌مسائل زنان بین سنتهای کهن و جدید، ‌مجید احمدی، ‌تهران، ‌احسان، ‌1379
5. پنتلی الیزابت، ‌راهنمای کامل تربیت کودک، ‌قیطاسی اکرم، ‌تهران 1375